در روزهای اخیر با به میان آمدن پای برخی رسانههای خارجی، در شبکههای اجتماعی تحت هشتگ منو فارسی و قند پارسی اختلاف نظرها در مقایسه زبان فارسی با زبانهای دیگر در فلات ایران مجال بروز پیدا کرده است. ضیا موحد، شاعر و سعدیشناس اعمال تبعیض در عرصه زبان مادری را رد کرد و خواهان شناسایی همه زبانها در فلات ایران شد. موحد گفت:
«زبان در رشد عقلانی و عاطفی چنان نقش مهمی دارد که تبعیض قائل شدن و زبانی را برتر از زبان دیگر دانستن، دیگر از بحثهای بسیار ابتدایی است. مسلم است که زبانهای مادری همچون: ترکی، کردی و… هیچ فرقی ندارند و همه اینها باید حضور داشته باشند و هر کدام از آنها گنجینهای از معارف و مفاهیمی هستند که بعضی از آنها منحصربهفرد و مخصوص به خودشان است. کمااینکه ساختار نحوی آنها نیز ممکن است متفاوت باشد و همه اینها بر روی بیان عاطفی تاثیر میگذارد و حیف است که ما خودمان را از اینها مجزا کنیم.»
منو فارسی هشتگی اعتراضی است که با حمایت برخی رسانهها به وجود آمده و ایرانیانی که زبان مادریشان فارسی نیست، با این هشتگ تجربه خود از تبعیضها را بیان میکنند. این هشتگ در توئیتر و اینستاگرام دنبال میشود. در مقابل، طرفداران و دوستداران زبان فارسی با استفاده از همین هشتگ و هشتگ «قند پارسی» به طرف مقابل پاسخ میدهند. مصاحبه با ضیا موحد هم در راستای بحثها پیرامون زبان مادری انجام شده است. موحد در ادامه مصاحبه با ایسنا یادآوری کرد:
«بسیاری از کسانی که مثلا به زبان ترکی یا آذری صحبت میکنند، سهم بزرگی در ادبیات فارسی داشتهاند یا حتی نسبت به زبان فارسی علاقه بیشتری نشان میدادند تا زبان مادریشان. در این زمینه میتوانم از آقای محمدامین ریاحی و آقای زریاب خویی نام ببرم که نسبت به زبان فارسی تعصب داشتند؛ البته زبان خودشان را هم داشتند.»
رضا براهنی، نویسندهای زاده تبریز که به زبان فارسی، یعنی زبان دوماش آثاری ماندگار از خود به جای گذشته و در عرصه شعر معاصر ایران نیز با «خطاب به پروانهها» تحولآفرین بوده و علاوه بر این برخی از بهترین نویسندگان ایران نیز آموخته کلاسهای او هستند، در مقاله «سفر ترک» درباره ستمی که «مرکزگرایی» بر ملیتهای ساکن فلات ایران روا داشته، با توجه ویژه به «فارسی شکر است» جمالزاده مینویسد: «اصل ستم، هم ادبی است و هم اجتماعی، و جالب این است که اثری که اصل چندصدایی بودن قصه را پیش میکشد، با حذف واقعیت اصلی آن چند صدا، با آن پیش کشیدن هم مخالفت میکند. این تعارض و تناقض از برخورد ناقص ما با مدرنیته و به سبب ورود ما به عصر رشد ناموزون تاریخی ما به وجود آمده است. ما از جا کنده میشویم که درک کل قضیه را از آن خود کنیم، اما به دلیل عقبماندگی تاریخی اجتماعی و فرهنگی خود، و به دلیل درک نادرست حتی روشنفکران و نویسندگان ما از مدرنیته، درست در مقطع ظهور آن در ایران، نمیتوانیم مشکل تاریخی، بومی، اجتماعی، و فرهنگی خود را در کمال مسالمت به حل قطعی آن بسپاریم.»
چنین است که به تعبیر براهنی وقتی که «امیت» یا به یک معنا مادری بودن زبان ملیتهای دیگر به فراموشی سپرده میشود، هم مادر کشته میشود و هم زبانی که فرزند از او به ارث برده است.
موحد در ادامه سخنانش در گفتوگو با ایسنا خواهان شناسایی همه زبانها در فلات ایران شد:
«به نظر من، همه زبانها باید به رسمیت شناخته شوند و اگر برخی زبانها تحت تاثیر زبان مرجع یا زبان مسلط از بین بروند، باعث تاسف است. این بحثها را معمولا کسانی مطرح میکنند که خیلی تعصب دارند. من اعتقاد دارم همه زبانها را به نسبتی که خودشان جدی میگیرند، ما هم باید جدی بگیریم.»