به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منوچهر آریانپور کاشانی، فرهنگنویس، مترجم و مولف فرهنگ لغت دو زبانه آریانپور در در سن ۹۲ سالگی در آمریکا درگذشت. او فارغالتحصیل آمریکا و بنیانگذار «مدرسه عالی ترجمه» در سال ۱۳۴۸ است و در دهه ۱۳۵۰ خورشیدی دست به تالیف فرهنگهای لغت زد. مجموعه کتابهای فرهنگ پیشرو آریانپور مشتمل بر فرهنگهای هفت جلدی انگلیسی به فارسی، چهار جلدی فارسی به انگلیسی، دو جلدی گسترده و یک جلدی فراگیر است. در سال ۱۳۸۷ او به زادگاهش کاشان سفر کرد و در همان سفر بود که املامک موروثی خانوادهاش را به دانشگاه کاشان هدیه داد. یکی از دانشجویان و علاقمندان به او در آن زمان مصاحبهای با آریانپور انجام داد. این گفتوگوی خودمانی از اندک گفتوگوهای باقی مانده با این استاد فروتن و ایراندوست است.
میخوانید:
منوچهر آریان پور کاشانی هستم متولد شهریور ماه هزار و سیصد و هشت در تهران. چون پدرم کارمند دولت بود و از شهری به شهر دیگر منتقل میشد، بنده دوران دبستان و دبیرستان خود را در شهرهای تهران،اصفهان، آبادان و مشهد گذراندم و از دبیرستان البرز در تهران دیپلم گرفتم.
– پس کاشان چی؟!
– ما تابستان ها به کاشان می آمدیم و علاقه ی من به کاشان به خاطر این بود که پدر و مادرم و اجدادم اهل کاشان بودند. فامیلی مادرم فلاح بود.
-آقای دکتر تا آنجایی که من میدانم شما برای یک دوره هشت ساله به ایران آمدید و دوباره به آمریکا برگشتید. چرا؟
– البته این دوره هشت ساله در ایران برای من خیلی سودبخش و نافع بود چون به سروری مرحوم پدرم مدرسه عالی ترجمه (دانشگاه زبان علامه طباطبایی فعلی) را بنیاد نهادیم و همچنین سری اول فرهنگهای انگلیسی-فارسی را توسط نشر امیرکبیر چاپ کردیم. اوضاع دوران انقلاب و این واقعیت که همسر من آمریکایی بود ما را بر آن داشت که به آمریکا برگردیم و خوشبختانه من در آنجا و در دانشگاه ایالت آیوا (Iowa) مشغول تدریس ادبیات انگلیسی شدم و در آنجا من پانزده سال تدریس کردم و سپس بازنشسته شدم و به شهر سندیهگو رفتم چون برادرانم و خواهرانم در آنجا ساکن هستند و ضمنا آن شهر دارای ملایمترین آب و هوا در آمریکاست.
– از دانشجویانتان راضی بودید؟
– بله، آنها خیلی مودب و مهربان بودند و در دانشجویان من در ایران علاوه بر ادب و مهربانی خونگرمی نیز وجود دارد که کمتر در آنجا دیده میشود.
– زندگی در آمریکا و یک خاطره خوب و یک خاطره بد؟
-زندگی در امریکا برای من خیلی راحت و آسان است و از اینکه در آمریکا آزادی هست و کسی به کسی کاری ندارد، خیلی خوشم میآید. یکی از بهترین خاطراتم در آنجا تولد فرزندانم است. چهار فرزند دارم و هفت نوه و حضور آنها مرا خرسند میکند. بدترین خاطرهام هم فوت پدر و مادرم به فاصلهی نه ماه بود که برای ما خیلی دشوار بود.
– نویسنده مورد علاقهی شما کیست؟
شکسپیر، میان نویسندگان ایرانی هم فردوسی، حافظ و خیام را دوست دارم.
– استاد شما در زبان چه کسی بود؟
-استاد صورتگر، و البته دکتر خانلری استاد فارسی ما بود (وقتی ما ادبیات انگلیسی می خواندیم، ادبیات فارسی هم داشتیم)، برخی از اساتید ما هم انگلیسی بودند.
– آقای دکتر در پایان اگر صحبتی دارید بفرمایید.
بهشت آنجاست که آزاری نباشد
کسی را با کسی کاری نباشد
خدایا قلبم را آنقدر بزرگ گردان که محبت همگان در آن جای گیرد و آنرا آنقدر کوچک گردان تا کینه و نخوت هرگز در آن جای نگیرد.