هفتادوسومین دوره نمایشگاه کتاب فرانکفورت (۲۸ مهر تا ۲ آبان ۱۴۰۰ – ۲۰ تا ۲۴ اکتبر ۲۰۲۱) در دو بخش حضوری و مجازی برگزار میشود. انتشارات سوژه به مدیریت مجید محیط با دست پر در این نمایشگاه حضور دارد: مجموعه داستان «به باران» نوشته فریبا وفی، مجموعه اشعار «جنگ تمام شده بود و حالا داشت صلح آدم میکشت» از گروس عبدالملکیان و همچنین مجموعهای از اشعار شاعران فارسیزبان در ایران، تاجیکستان، افغانستان و شاعران تبعیدی را به گزینش و ترجمه علی عبداللهی و کورت شارف و نیز رمانی از مریم جهانی را همراه با آثاری دیگر منتشر کرده است. «بانگ» در آستانه برگزاری نمایشگاه کتاب فرانکفورت با مجید محیط گفتوگو کرده است:
شما از معدود ناشرانی هستید که به جامعه میزبان هم توجه دارید. وضع ترجمه ادبیات معاصر ایران به زبان آلمانی چگونه است؟ استقبال و اقبالی هست؟
متأسفانه ترجمه آثار معاصر ایرانی به کندی و کمی صورت میگیرد. آثار تعداد معدودی از نویسندگان، نسبتا بطور مداوم ترجمه میشوند مانند آثاری از امیر حسن چهلتن و فریبا وفی که خود دلیلی برای استمرار این نوع ادبیات در خارج از کشور است. در مورد مشکلات موجود میتوان به سه مورد اشاره کرد. اولین مورد، نوشتههای فارسی و موضوعات ادبیات ایرانی تحت تأثیر اخبار سیاسی و اکثرا به خاطر محتوای سیاسی آن در مطبوعات و حتی بین بسیاری از خوانندگان مورد توجه میگیرند و به دلیل وجود سانسور، نوشتههای ایرانی اعم از شعر یا داستان تحت لفافه و به صورت غیر مستقیم بیان یا نوشته میشوند. این مسئله، فهم مطلب را بسیار دشوار میکند و در خیلی از موارد احتیاج به پاورقی و یا فهرست توضیحات در انتهای کتاب دارد و یا بحث و گفتگو در مورد آن (یعنی مشکل دوم) را پیش میآورد و آن امکان برگزاری جلسات داستانخوانی و بحث و گفتگو با این نویسندگان میباشد. خروج این نویسندگان از کشور و برگزاری برنامههای حرفهای ادبی کاری چندان راحت نیست. از این طریق معمولا نویسندگان و آثارشان توجه بسیار بیشتری از طرف خوانندگان، خصوصا مطبوعات میگیرند. مشکل سوم موضوع ترجمه این آثار است که با هزینههای نسبتا زیادی، احتیاج به سرمایهگذاری مالی نسبتا طولانی مدت دارد. این مسئله کار را برای خصوصا ناشرین کوچک که انتشار این آثار را در برنامه نشر خود دارند بسیار مشکل میسازد و ناشرین بزرگتر به دلیل پرفروش نبودن این آثار کمتر در برنامه خود میگذارند، زیرا برای بسیاری از آنها در وهله اول فروش کتاب عامل انتخاب انتشار است.
در حال حاضر با فعالیتهای مؤسسات مختلف بخصوص آن بخش از آنها که با ایرانیان در ارتباطند و خصوصأ فعالتر شدن ناشرین و کتابفروشیهای ایرانی خارج از کشور در زمینه شناساندن این ادبیات به زبان آلمانی و همینطور رسانههای ایرانی که در زمینه خبررسانی فعال تر گشتهاند، امکانات بیشتری در این زمینه در شرف اتفاق است.
وضع نویسندگان ایرانیتبار که در آلمان بزرگ شدهاند و در آنجا آثاری منتشر میکنند چگونه است. پرفروشترینهاشان را میتوانید نام ببرید؟
نویسندگان ایرانی خارج از کشور را من به سه دسته تقسیم میکنم. گروه اول نویسندگانی هستند که به زبان فارسی مینویسند و معتقدند که به زبان فارسی یا زبان مادری باید نوشت. در میان این نویسندگان میتوان از بسیاری نام برد. آثار این دسته از نویسندگان به زبان فارسی انتشار مییابند و در مواردی به زبان آلمانی ترجمه و انتشار مییابند. این گروه از نویسندگان در داستانخوانیهایی به زبان فارسی شرکت میکنند که اغلب از طرف ناشرین یا انجمنهای ایرانی ترتیب مییابند. اهمیت انتشار و عرضه این کتابها به نظر من زیاد است به دلیل این که اکثر این نوشتهها بدون سانسور هستند و تصویر دیگری از زندگی ایرانیان در خارج از کشور میدهند و حتی نگرش و دیدی متفاوت از زندگی و تاریخ داخل کشور. در زمینههای کتابهای غیر داستانی، کتابهای تاریخی سیاسی و تحقیقی بسیار با ارزشی انتشار مییابند.
گرو دوم آن دسته از نویسندگانی هستند که به هر دو زبان مینویسند مانند محمود فلکی، فهیمه فرسایی و سالم خلفانی و بسیاری دیگر. این دسته از نویسندگان ارتباطشان با هر دو نوع خواننده فارسی و آلمانیزبان به شکل گستردهتری برقرار است و اکثرا از آنها در جلسات مختلف ادبی و بحث و گفتگو از طرف انجمنها و خانههای ادبیات و غیره دعوت میشود. نقش این نویسندگان در مبادله فرهنگی بسیار باارزش است. نوشتههای این گروه از نویسندگان، توجه به خوانندگان آلمانی و ایرانی دارند. آنها با ارتباط برقرار کردن با خوانندگان و انجمنها و انستیتوهای آلمانی، شناخت بیشتری از ادبیات ایرانی و موضوعات روز مطرح در زمینه نقش خارجیان در زمینههای مختلف ادبی، فرهنگی، اجتماعی و غیره در آلمان میدهند.
گروه سوم آن گروه از نویسندگانی هستند که مورد نظر سئوال شماست یعنی آنهایی که یا با سنین کمتر به آلمان مهاجرت کردهاند و یا اینجا به دنیا آمدهاند. از این گروه اکثرا به عنوان نویسندگان آلمانی نام میبرند. موضوع نوشتههای این نویسندگان الزامأ به ایران مرتبط نمیشود ولی در اکثر مواقع نقش پررنگی در آثارشان بازی میکند. در این میان برای مثال نوید کرمانی یکی از پرفروشترین نویسندگان این گروه میباشد. اخیراً نوا ابراهیمی با رمان تازهاش بسیار با استقبال روبرو شده است، همینطور ناصر جعفری با رمان «یک هفته، یک زندگی»، انتشار یافته در نشر ما از طرف مطبوعات آلمانی نقدهای بسیار خوبی گرفته است و میترا گاست و سعید و فرهاد شوقی را میتوان از این گروه نام برد. در سالهای اخیر به این ژانر از نویسندگان بسیار توجه میشود و در بعضی مقالات از آنها بعنوان نقطه روشنی در آینده ادبیات آلمانی و ادبیات جهانی نام برده میشود. متأسفانه من فهرست کامل و دقیقی از نویسندگان همه این دسته بندی هایی که کردم در دست ندارم و اسامی بسیار زیادی از این نویسندگان اینجا نیامده است.