همانگونه که انتظار میرفت، ابراهیم رئیسی کابینهای را به عنوان هیئت دولت برگزیده است که چه در جزییات و چه در کلیاتش، چیزی نیست جز چیزی در حد و حدود حوزه اجرایی بیت علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی.
این دولت، که با توجه به ماهیت مجلس شورای اسلامی، و حضور بالادستی و فراگیر بیت علی خامنهای بر تمامی مناسبات قدرت، پیشاپیش باید آن را مستقر و تایید شده دانست، حتی با معیارهای جمهوری اسلامی نیز، بیمایهترین، بیهویتترین و فرمانپذیرترین کابینهای است که قرار است اداره دستگاه اجرایی کشور را برعهده بگیرد.
انتخاب فردی مثل محمد مهدی اسماعیلی به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از سوی ابراهیم رئیسی، نه تنها نمونه و شاهدی بر این مدعاست، بلکه نشاندهنده نوع نگاه علی خامنهای به مقوله فرهنگ و هنر نیز هست. مهمترین دستاورد و «تخصص» اسماعیلی این بوده که بر «منظومه فکری رهبری» تسلط دارد. پیشاپیش، روشن است که چنین متخصصی، چه درکی از فرهنگ و هنر در سرزمینی با تاریخ ایران دارد.
فرهنگ و هنر ایران، مثل تمامی حوزههای دیگر، مدتهاست که تحت اشغال است. این نخستین بار نیست که افرادی یکسره بیگانه با این فرهنگ و هنر، مسئولیت ارشاد هنرمندان و تولید فرهنگ اسلامی را برعهده میگیرند، اما شاید اولین بار باشد که این کار با توهین و دهن کجی آشکار صورت میگیرد و فردی به عنوان وزیر معرفی میشود که در بهترین حالت، جایگاه و توانی بیش از برگزاری مراسم پر ریخت و پاش سمینارهای درک و شناخت منظومه فکری رهبری را در سازمانهای تحت نظر رهبری ندارد.