![](https://baangnews.net/wp-content/uploads/2025/01/MARYAMR01.png)
در یک میزگرد تخصصی [+] با حضور باهار مومنی (مدرس داستاننویسی)، منا میرزایی (نویسنده) و فریبا حاجدایی (نویسنده)، داستان «مهتاب» اثر مریم رئیسدانا مورد نقد و بررسی قرار گرفت. این داستان که زندگی شخصیتهایی درگیر مسائل عاطفی، خانوادگی و اجتماعی را روایت میکند، با نثری روان و توصیفات دقیق، خواننده را به دنیای درونی شخصیتها میبرد. درونمایه اصلی داستان، مشکلات زناشویی، فشارهای اجتماعی، انتظارات خانوادگی و هویت فردی است، با تمرکز ویژه بر مسئله نازایی و تأثیر آن بر زندگی زناشویی. همچنین، داستان به موضوعاتی مانند مهاجرت، تفاوتهای فرهنگی و احساس تنهایی در غربت نیز میپردازد.
مهتاب، نوشته مریم رئیس دانا
شخصیتهای اصلی و روابط آنها
- مهتاب: زنی مهاجر که از زندگیاش فاصله گرفته تا به خود و خواستههایش فکر کند. او نماد زنی است که از نقشهای سنتی فاصله میگیرد و به دنبال هویت و استقلال خود است.
- سعید: همسر مهتاب، مردی خودخواه و ناتوان در برقراری ارتباط صادقانه که با تصمیمهای اشتباهش زندگیشان را به سمت بحران میکشاند.
- زارا: دوست نزدیک مهتاب، زنی حمایتگر اما درونیاً آشفته که خودش نیز درگیر مسائل شخصی و عاطفی است.
- کامران: همسر زارا، مردی که سعی میکند در زندگیاش تعادل را حفظ کند اما گاهی درگیر مسائل زناشویی و فشارهای زندگی میشود.
تحلیل ساختار خانوادگی
بر اساس نظریههای سالوادور مینوچین و مری بوئن، روابط زناشویی در داستان «مهتاب» به عنوان یک سیستم ناکارآمد و نامتعادل ارزیابی میشود. مشکلاتی مانند مرزهای نامشخص، ارتباطات ناسالم، تعارضهای حلنشده و نقشهای نامتعادل در این خانواده دیده میشود. سیستم حمایتی در این خانواده بسیار ضعیف است و چرخههای تکراری از تعارضها و رفتارهای ناسالم وجود دارد.
تحلیل فمینیستی
از منظر فمینیستی، مهتاب و زارا نماد زنانی هستند که در تلاش برای فاصله گرفتن از نقشهای سنتی زنانه و بازیابی هویت و استقلال خود هستند. داستان نشان میدهد که چگونه ساختارهای مردسالار، زنان را در نقشهای سنتی محدود میکنند و از آنها انتظار میرود که همواره مطیع و فداکار باشند.
نظرات کارشناسان
- منا میرزایی: داستان را میتوان از دو منظر بررسی کرد: یکی از منظر زنان و شرایطی که برای خود رقم زدهاند و دیگری از منظر کلی روابط و اتفاقات داستان. او معتقد است که داستان آسیبشناسی ظریفی در مواجهه زنان با تضادهای زندگی سنتی و مدرن دارد و در دسته نوشتار زنانه قرار میگیرد.
- باهار مومنی: داستان با پرداختن به جزئیات ظریف، فضای ذهنی شخصیتها را به خوبی ترسیم کرده است. او به استفاده از عناصر نمادین مانند چراغ قرمز و مهتاب اشاره میکند که به پیشبرد روایت کمک میکنند.
- فریبا حاجدایی: داستان ویژگیهای نوشتار زنانه را دارد، با زبانی عاطفی و توصیفی که به جزئیات ظریف احساسات و تجربههای روزمره توجه ویژه دارد. او به اهمیت دوستیهای زنانه در مواجهه با چالشهای زندگی اشاره میکند.
غیاب مهتاب در داستان
- منا میرزایی: غیاب مهتاب را اعتراضی به ساختار مردسالارانه میداند و معتقد است این غیاب نماد شکستن سکوت و انفعال است.
- باهار مومنی: غیاب مهتاب را شکستن سکوت و اولین اقدام قاطعانهی زن در مواجهه با ساختارهای مردسالارانه میداند.
- فریبا حاجدایی: غیاب مهتاب میتواند نماد سرکوب صدای زنانه و انفعال زنان در برابر ساختارهای مردسالارانه باشد.
اهمیت دوستیهای زنانه
- منا میرزایی: دوستیهای زنانه فضای امنی برای زنان فراهم میکند تا احساسات و تجربیات خود را به اشتراک بگذارند و به افزایش عزت نفس و اعتماد به نفس آنها کمک میکند.
- باهار مومنی: همبستگی زنانه در طول تاریخ باعث بقای زنان شده و به آنها قدرت مقابله با سختیهای زندگی را داده است.
- فریبا حاجدایی: دوستی بین زارا و مهتاب به عنوان نیرویی تغییردهنده عمل میکند و به هر دو شخصیت کمک میکند تا خودشان را بشناسند و در برابر چالشها مقاومت کنند.
نتیجهگیری
داستان «مهتاب» با پرداختن به مسائل عاطفی، خانوادگی و اجتماعی، تصویری از زندگی زنان مهاجر و چالشهای آنها در مواجهه با ساختارهای مردسالارانه ارائه میدهد. این داستان با استفاده از تکنیکهای روایی و نمادین، به خوبی فضای ذهنی شخصیتها را ترسیم کرده و خواننده را به تأمل درباره زندگی و روابط انسانی دعوت میکند.