در شبکههای اجتماعی بیانیهای با امضای بیش از ۴۰۰ تن از خانوادههای قربانیان و آسیبدیدگان جنگ ایران و عراق و همراهان آنان با عنوان «توماجها را اعدام نکنید، به وضعیت کشور رسیدگی کنید، لطفاً ما را اعدام کنید» منتشر شده است.
بیانیه خانوادههای شهدا، جانبازان، آزادگان و ایثارگران در جنگ هشت ساله با عراق با نام خدای رنگین کمان، خدای کیان پیرفلک آغاز میشود و با این یادآوری که امضاکنندگان «در زمان تهاجم دشمن خارجی»، برای دفاع از مردم سرزمینشان، «با تقدیم سلامتی، زندگی، جان، مال و عزیزان خویش»، در آرزوی کشوری آباد، آزاد و پیشرفته بودند اما اکنون آن آرزوها را نقش بر آب میبینند. پس از این مقدمات، بیانیه با اشاره به حکم اعدام برای توماج صالحی میافزاید:
«متأسفانه حکومتی که پاسخگوی فقر و نابرابری، فساد، ناکارآمدی، بیکاری، تورم، بحران آب و مدیریت منابع، آلودگی هوا و خاک، فرار مغزها و سرمایههای انسانی و دهها بحران و ابربحران خود ساخته نیست، همهروزه نیروهای مسلح را بهقصد ارعاب و وحشت راهی خیابانها میکند. در آخرین اقدام از این نمونه بهجای محاکمه مفسدان و زمینخواران، شاهد صدور حکم اعدامی شرمآور برای یک هنرمند معترض و جوان هستیم.»
در اینجا لحن بیانیه تغییر میکند و حاکمان جمهوری اسلامی مستقیماً مورد خطاب امضاکنندگان قرار میگیرند:
«ای حاکمان بیایید بجای توماجها ما را اعدام کنید. ما گناهکاریم. این ما بودیم که انسان خطاکار را در جایگاه خدایی نشاندیم و مقدمات فساد فیالارض را فراهم کردیم. گاز فلفل را در صورت ما خالی کنید که با استشمام گاز خردل انسی دیرینه داریم. ساچمهها را بر تن ما نشانه روید که با ترکشها و تیرهای صدامیان جوانی کردهایم. بیایید ما را در بند کشید که بر این همه مظالم و هتک حرمت جوانان و دخترانمان سکوت کردیم.ای کاش بجای هدف گرفتن چشمان معصوم دخترانمان، چشمان ناپاک هتاکان به نوامیس و بیتالمال را هدف میگرفتید.»
این بیانیه که از نظر صراحت در بیان یک سند به یادماندنی و تأثیرگذار است با هشدار به حاکمان جمهوری اسلامی به پایان میرسد:
«به شما هشدار میدهیم تا دیر نشده از تهدید و ارعاب جوانان و تشویش همه روزه اذهان عمومی دست بردارید و کشور را به پرتگاه فروپاشی نبرید.»
توماج صالحی چند هفته پس از قیام ژینا بازداشت شد و پس از ماهها بازداشت به بیش از شش سال حبس محکوم شد.
او در ۲۷ آبان ۱۴۰۲، پس از تحمل بیش از یک سال حبس که ۲۵۲ روز آن انفرادی بوده با قید وثیقه از زندان دستگرد اصفهان آزاد شد. صالحی پس از ۱۲ روز آزادی در ۹ آذر ۱۴۰۲ توسط عدهای مأمور لباس شخصی مسلح و بدون ارائه هرگونه حکم قضایی، کارت شناسایی و با ضرب و شتم شدید در بابل مجدد بازداشت شد و به مکانی نامعلوم منتقل شد.
دادگاه انقلاب در اصفهان با نقض حکم دیوان عالی این بار او را به اعدام محکوم کرد.