یک تمثیل کافکایی: آخرین مرد سفیدپوست نوشته محسن حمید

آخرین مرد سفیدپوست نوشته محسن حمید

محسن حمید نویسنده تحسین شده پاکستانی-بریتانیایی در «آخرین مرد سفیدپوست»، تازه‌ترین رمان خود می‌پرسد چه اتفاقی می‌افتد اگر یک مرد سفیدپوست یک روز صبح از خواب بیدار شود و متوجه شود که رنگ پوستش تیره شده است. تمثیلی کافکایی درباره نژادپرستی و تبعیض‌های روزمره.

«آندرس» یک روز صبح از خواب بیدار می‌شود و متوجه می‌شود که پوست سفیدش به رنگ قهوه‌ای تیره درآمده است. او ابتدا یکه می‌خورد، بعد نگران و ناآرام می‌شود و سرانجام وقتی که خطوط چهره‌اش را در آینه بررسی می‌کند احساس می‌کند «دیگری» شده و به یک معنا با خود بیگانه شده است.   

او که یک مربی جوان یوگاست و دوست دختری به نم لونا دارد ابتدا از این تغییرات ناگهانی خشمگین می‌شود و سپس به وحشت می‌افتد تا آن حد که از ترس تا مدتی از خانه بیرون نمی‌رود. او امید دارد که خود به خود رنگ پوستش دوباره سفید شود. وقتی سرانجام،  برای ادامه زندگی، ناگزیر از خانه بیرون می‌رود، در خیابان‌های شهری که شهر اوست، احساس بیگانگی و «تهدید مبهم» می‌کند.

نگاه مردم به او متفاوت است و با این‌حال به تدریج کم کم به پوست تیره‌اش عادت می‌کند و این دگرگونی در جسم، سرآغاز یک تحول درونی‌ست: او برای اولین بار، خود را از چشم دیگران می‌بیند و می‌تواند تصور کند که یک مرد رنگین‌پوست در میان سفیدپوستان چه احساسی دارد.

 نویسنده با جملاتی شیوا در قالب پاراگراف‌های طولانی زندگی قهرمان داستانش در شهری پرآشوب را نشان می‌دهد. آندرس تنها نیست. هر روز رنگ پوست تعداد بیشتری از شهروندان تغییر می‌کند. برای بسیارانی این تعییرات غیرقابل تحمل است.   مردم خودکشی می‌کنند، ناآرامی وجود دارد: سفیدپوستان به افراد رنگین‌پوست حمله می‌کنند. بحت اما با آندرس است. معشوق او لونا تغییر رنگ او را می‌پسندد و آن را به عنوان یک تغییر مثبت درک می‌کند.

به نظر می‌رسد که مسیر داستان به سمت جنگ داخلی پیش می‌رود. خواننده به یاد رمان آخرالزمانی «کوری» خوزه ساراماگو می‌افتد. برخلاف «کوری» تمرکز حمید در «آخرین مرد سفیدپوست» نه بر ناآرامی‌های بیرونی، بلکه بر تحولات درونی انسان‌هاست.  همه چیز درباره چیزهایی است که در روابط بین افراد اتفاق می‌افتد. راوی با دقت باورنکردنی و حساسیت روانی ظریف این روابط را بیان می‌کند. محدودیت شخصیت‌های رمان اما حوادث را محدود و طرح داستان را مسطح می‌کند. همچنین داستان از نظر دیالوگ هم فقیر است.

تهیه کتاب

بیشتر بخوانید:

بانگ

«بانگ» یک رسانه ادبی و کاملاً خودبنیاد است که در خارج از ایران و به دور از سانسور و خودسانسوری بر مبنای تجربه‌ها و امکانات مشترک شخصی شکل گرفته است.

شبکه های اجتماعی