کیهان کلهر، نوازنده و موسیقیدان در حمایت از مردم ایران و خطاب به «بالانشینان حاکم» نوشت: «در این چهار دهه سعی کردیم با شما نیز به جای زبان لعن و نفرین و اعدام و حد و تعزیر، به زبان فرهنگِ برخواسته از تمدنمان سخن بگوییم اما پیداست که نیاموختید و کماکان بر سر کبر و تفرعُناید، البته اُمویان هم نیاموختند و شد آنچه باید میشد.»
کیهان کلهر، از مهمترین نوازندگان و موسیقیدانان ایران که به خاطر شناساندن موسیقی ایرانی به جهانیان نیز شهرت دارد، در اینستاگرام در حمایت از مردم ایران خطاب به «بالانشینان حاکم» در جمهوری اسلامی پیامی منتشر کرد.
کیهان کلهر با شهرام ناظری، محمد رضا شجریان و حسین علیزاده نیز آثاری پدید آورده. شش آلبوم «زمستان است»، «بی تو به سر نمیشود»، «فریاد»، «ساز خاموش»، «شب»، «سکوت»، «کویر» و «سرود مهر» حاصل همکاری او با هنرمندان ایرانیست. کنسرت او با شجاعت حسین خان (غزل) و یا با کوارتت کرونوس (جاده ابریشم)، یویوما و ارکستر فیلارمونیک نیویورک در جهانی کردن موسیقی ایرانی نقش داشته است.
جایزه وومکس ۲۷ اکتبر ۲۰۱۹ در سومین و آخرین روز فستیوال موسیقی ملل در فنلاند به کیهان کلهر تقدیم شد. پیش از این هنرمندانی مانند نصرت فاتح علیخان، جیوان گاسپاریان، دانییل وارو، ماریزا و شیخ لو جایزه موسیقی وومکس را دریافت کردهاند. این نخستین بار بود که یک هنرمند ایرانی این جایزه را به دست میآورد.
میخوانید- پیام کیهان کلهر:
من یک موسیقیدانم و کارم گفتن نیست اما سالهاست که “گفتن” را به بخشی از کنسرتهایم اضافه کردهام.
گفتن از وطنم ایران، از کشتار و حذف سیستماتیک، از شکنجه، از ترور، از خفقان، از بریدن نان اهل علم و فرهنگ، از بلای سانسور، از تبعیض و فساد،
و نیز از عشق و انسانیت و اتحاد.
در ابتدای این پیام، چند خطی خطاب به بالانشینانِ حاکم که به زور و قدرتشان غرهاند مینویسم: ما ایرانیان نه مظلومیم و نه ظالم پرور، «ما بر خلاف شما متمدنیم».
ما از اولین مردم دنیاییم که بر زمین کاشتند و دِرَویدند، اولین مردمی که اسب را رام کردند، کاریز زدند و فرش بافتند. همان مردمی که چندی پس از غلبه اجانب، دبیری دیوان حکومت اُمَوی را در دستِ دانایی و حکمتِ خویش گرفتند و به آنان آداب حکومت و کشورداری و حتی معاشرت و ادب اموختند، درین چهار دهه سعی کردیم با شما نیز بجای زبان لعن و نفرین و اعدام و حد و تعزیر، به زبان فرهنگِ برخواسته از تمدنمان سخن بگوییم اما پیداست که نیاموختید و کماکان بر سر کبر و تفرعُنید، البته اُمویان هم نیاموختند و شد آنچه باید میشد.
و دیگر سخنی با همکاران شریفم:
به عنوان تنی از جامعه موسیقی که در نوجوانی بارها سازش توسط تندروان ارزشیِ آن زمان بر سرش خُرد شده، کسی که سالهاست در کنار بسیاری از شما اهالی فرهنگ تخفیف و تحقیر دیده و شغلش به مثابه اشاعهی فحشا جلوه داده شده، کسی که از یازده سالگی کار کرده و صدها مرتبه دور کرهی زمین، کشور به کشور و شهر به شهر گردیده، کسی که مانند اکثریت قاطع مردمش تازه از راه نرسیده و بر سفره انقلاب و جنگ ننشسته و هر روز با این سیستم عبوس و تفرقهافکن روبهرو بوده است، مصرانه بر انجام فعالیتهای فرهنگی و مطالعه درین زمینه تاکید میکنم از همکارانم میخواهم که هیچ فعالیتی اعم از نمایش و کنسرت و برگزاری جلسات فرهنگی و… را «علیالخصوص در ایران» لغو نکنید حتی اگر رایگان، اگر آنلاین، به هر طریق که میشود فعال بمانید.
چهل و چند سال است که هر روز با این ماشین سرکوب جنگیدهایم، لغو و عدم اجرای برنامههای فرهنگی خواستِ کسانیست که از اجتماع و اتحاد و تعالی و تفکر مردم میهراسند، با کار نکردن و کنار نشستن، دشمنان خرافهپرورِ ایران و فرهنگ ایرانی را به خواستهشان نرسانید.
اینک، امروز با هر علم و هنری که دارید در صحنه و کنار مردم بایستید و همه را به اتحاد فراخوانید و به هر قیمتی سفیر مردم ایران و تمام اقوامش باشید و فریاد حقخواهیشان را بگوش جهان برسانید.
کار فرهنگی و هنر جدی تعطیلی بردار نیست و هیچ دگرگونی اجتماعی با حذف ِ فرهنگ امکانپذیر نیست که اگر چنین گردد نتیجهای جز رضایت و خواستهی این اندک طایفهی ضدفرهنگ در پی نخواهد داشت.
میدانم که سخت است چون گاهی زور عُمّال و رسانههای داخلی و خارجی اینان، از آرشهی من و مضراب همکارم و فریاد شما بیشتر است اما باور دارم که ممارست و اتحاد و کار و جنگندگی در آخر، آزادی را ممکن میسازد.
بیش نگویم و تنها به خطی از جان نوشته، به هموطنانم میگویم: همچو سیزده سال گذشته تمام صحنههایی که من روی آن ساز بزنم تریبون مردم آزادیخواه و آزادگان بهتنگ آمدهی «سرزمینم ایران» خواهد بود.