خابیر ماریاس، نویسنده تحسینشده یکشنبه ۱۱ سپتامبر/ ۲۰ شهریور در سن ۷۰ سالگی درگذشت. آثار ماریاس به ۴۶ زبان ترجمه شده و تقریباً ۹ میلیون نسخه در ۵۶ کشور جهان به فروش رفته است. مهسا ملک مرزبان از او رمانهای «شیفتگیها» و «قلب به این سپیدی» را به فارسی ترجمه کرده است. «فردا در نبرد به من بیندیش» از دیگر آثار مهم اوست. کوشیار پارسی به مناسبت درگذاشت ماریاس یادداشتی نوشته است که میخوانید:
وقتی نویسندهی بزرگی میمیرد، باید پرچمهای کشور نیمه افراشته شود. مثل اینروزهای انگلستان! اما الیزابت دوم دست بالا تنها میتواند دستمایهای باشد برای زندگینامه، در حالیکه نویسندهی درگذشته برای همیشه در دل و جان خوانندههاش به زندگی ادامه میدهد. همیشه زمانی میرسد که بندی یا جملهای از او در جایی آورده شود. کسی را میشناسم که سالی یکبار جنگ و صلح تولستوی را میخواند و از خواندن کتابهای دیگر چشم میپوشد، زیرا هماین یک کتاب را برای زندگی کافی میداند. در هر گفت و گویی، جملهای یا بندی از تولستوی نقل میکند تا دیدگاه سیاسیش را بیان کند یا رفتار و دیدگاه دیگری را به نقد بکشد. احترامی بیش از این برای نویسندهای بزرگ غیر قابل تصور است.
کسان دیگری میشناسم که به دوباره خوانی ِ آثار نویسندگان مورد علاقهشان عادت دارند: سائول بلو، فیلیپ راث، گراهام گرین، آنتون چخوف، ریموند کارور، تورگنیف، فلوبر، استندال، نابوکف، توماس مان، ناتالیا گینزبورگ، ویرجینیا ولف و …
با مرگ خاویر ماریاس(Javier Marias) ، نویسندهی اسپانیایی در روز یکشنبه ۱۱ سپتامبر ۲۰۲۲ نویسندهی دیگری به فهرست اسمهای جاودانه افزوده شد. Tomás Nevinson یکی از کارهای بزرگ اوست که بیگمان تا دیرباز خوانده و بازخوانده خواهد شد. قلبی چنین سپید رمانی است که تحسین بسیاران برانگیخت و به بسیار زبانها برگردانده شد. از نخستین جملهی بلند و پر پیچ و خم رمان در جست و جوی گذشتهی پدر ِ راوی، خواننده کشانده میشود به درون جهانی که میتواند صداها را بشنود و رایحهها را ببوید. خاویر ماریاس در کتابهاش همیشه به کتابها و رمانهای نویسندگانی چون فلوبر، نابوکف، هنری جیمز و ویلیام فاکنر نقب میزد که خود به اسپانیولی برگردانده بود. از اینرو راویان داستانهاش بیشتر مترجم هستند که در چنبرهی رازآمیز جاسوسی یا رویدادی غریب و پرهیجان گرفتار میآیند و هر واژهای معنای چند پهلو میگیرد. گذشته نیز همیشه حضور پر رنگ دارد. گوش دادن و برداشت از واژگان ناشنیده یا ناگفته مورد توجه اوست. و هم از اینرو رمانهاش پرکشش و جذاب هستند.
خاویر ماریاس، با رمان روز ارواح ِ درگذشته (Todas las almas- 1989) خشم بسیاری را برانگیخت. چون سلمان رشدی با آیههای شیطانی که خمینی سی سال پیش فتوای مرگ او را صادر کرد و ماه گذشته کوردلی قصد جان او کرد و فیلیپ راث که یهودیان آمریکا او را به گرایش ضد سامی متهم کردند.
خاویر ماریاس، در جهان ِ ادبی ِ مادریدیاش بیاعتنا ماند به این خشم. خود را کشاند به جزیرهی خیالی غیر مسکوناش در کاراییب به نام ردوندا (Redunda)که دوستاراناش او را به پادشاهی آن برگزیدند. در آن جزیره اکنون پرچمها نیمه افراشته است.