
فرازی از رمان تازهای از سلمان رشدی در نیویورکر
فرازی از تازهترین اثر سلمان رشدی در «نیویورکر» منتشر شد. قرار است نسخه کامل این این اثر که «شهر پیروزی» نام دارد و پانزدهمین رمان رشدی است فوریه سال آینده روی پیشخوان کتابفروشیها بیاید.
فرازی از تازهترین اثر سلمان رشدی در «نیویورکر» منتشر شد. قرار است نسخه کامل این این اثر که «شهر پیروزی» نام دارد و پانزدهمین رمان رشدی است فوریه سال آینده روی پیشخوان کتابفروشیها بیاید.
در ۹ مارس ۱۹۸۹ مراسمی در برلین در حمایت از سلمان رشدی برگزار شد. یاک کارزونکه ( Yaak Karsunke) شاعر و نمایشنامهنویس سرشناس آلمانی مقاله زیر را در آنجا خواند. این یک سند تاریخی است، نمایانگر مقاومت نویسندگان غربی در برابر فتوا، در ده سال نخست صدور آن:
منصور کوشان در گفتوگو با شهزاده سمرقندی وظیفه مردم نسبت به نویسندگانشان را یادآور میشود. کوشان میگوید: ما باید پیش از آنکه به این نهادها متوسل شویم، تحت هر عنوانی، خودمان فعال شویم.
رضا علامه زاده در فردای سوءقصد به رشدی، برای یادآوری ترور نماهایی از یک فیلم تاریخی از ساختههای خودش را منتشر کرد: شب بعد از انقلاب.
چرا همه میگویند بیچاره سلمان رشدی و نمیگوید بیچاره من، بیچاره ما، بیچاره کشور بدبیارِ ما که هر دم از آن دودِ غلیظ و کثیف شرّ و نکبتِ جدیدی به آسمان تنوره میکشد و جهان را برای زندگی یک درجه سختتر میکند؟
جوزف آنتون نام دوران زندگی مخفی سلمان رشدی است. اما «سلمان رشدی» نامی است که پدربه خاطر علاقهاش به ابن رشد پزشک و فیلسوف معروف عرب که در قرن دوازدهم زندگی میکرد، بر فرزند خود نهاده است. ابن رشد در حوزه فلسفه به مکتب آتن تعلق داشت و طرفدار منطق ارسطویی بود.
حمله با چاقو به سلمان رشدی یک بار دیگر اهمیت این نقل قول را نشان داد: “از کسی که کتابخانه دارد و کتابهای زیادی میخواند نترس، از کسی بترس که تنها یک کتاب دارد و آن را مقدس میپندارد. “
حسن حسام، شاعر، نویسنده و فعال سیاسی میگوید اصولاً مذاهب و به ویژه اسلام دگراندیشی را تحمل نمیکنند. این برنامه را میبینید:
چرا پرچم آزادی بیان را با سیاستهای آمریکا و بعد غرب باید گره زد تا منافع اقتصادی و سیاسی مانع شود که بر بامی شاهد دو هوا باشیم.
سلمان رشدی جمعه ۱۲ اوت/۲۱ مرداد در غرب ایالت نیویورک در یک برنامه ادبی با چاقو مورد حمله قرار گرفت. ما در«بانگ» سوءقصد به سلمان رشدی را «تیغ کشی جاهل و جهالت بر آزادی بیان» میدانیم. مجموعهای از سایر واکنشها:
چاقو زدن به گردن سلمان رشدی تفاوتی با زدن هواپیما به برجهای دو قلو و به رگبار بستن نویسندگان «شارلی عبدو» ندارد. همه از یک سرچشمۀ خونزده آب میخورند؛ همه علیه تفکر، شادی و روشنائیاند و تا این چشمه خشکانده نشود مرتب شاهد اینگونه وقایع خواهیم بود
سلمان رشدی جمعه ۱۲ اوت/۲۱ مرداد در غرب ایالت نیویورک در یک برنامه ادبی با چاقو مورد حمله قرار گرفت.خانواده سلمان رشدی گفتهاند که به
آیا “من” ایرانی در کجای این جهان موهوم قرار میگیرم. آیا سرانجام خواهم توانست استوره را از دین و دین را از تاریخ و تاریخ را از داستان و داستان را از سیاست بازشناسم و هر یک را در آن جایی قرار دهم که جایگاهشان است؟
سلمان رشدی جمعه ۱۲ اوت/۲۱ مرداد در غرب ایالت نیویورک در یک برنامه ادبی با چاقو مورد حمله قرار گرفت: تیغکشی بر آزادی بیان.
چرا نویسندهی کنجکاو حقیقت رانده میشود به جهان سیاست؟ نویسنده مینگرد و شخصیتهاش را میآفریند، در حالیکه اهل سیاست، خود شخصیت ِ اصلی ِ داستانیاند که میسازند و نمیآفرینند.
هادی مطر، متهم به حمله با چاقو به سلمان رشدی در مصاحبهای با نیویورک پست گفت به آیتالله روحالله خمینی احترام میگذارد اما نمی گوید پیروی فتوای بنیانگذار جمهوری اسلامی بوده است.
پلیس نیویورک اعلام کرده که سلمان رشدی از ناحیه گردن چاقو خورده و با آمبولانس هوایی به بیمارستان منتقل شده است. به گفته پلیس وضعیت جسمی سلمان رشدی پس از این حمله «نامشخص» است.
مدتها گمان میکردیم این مرد، گابریل، قادر به معجزه است. زیرا سالها بود برای کسی که بال نداشت، چیزهای زیادی دربارهی فرشتهها میگفت. اینطور بود که وقتی معجزهی دستگاه چاپ پیش آمد، سر تکان دادیم یعنی که میدانیم. اما دانستن دربارهی این جادوگری هم باعث نشد از چنگش رها بشویم.
«بانگ» یک رسانه ادبی و کاملاً خودبنیاد است که در خارج از ایران و به دور از سانسور و خودسانسوری بر مبنای تجربهها و امکانات مشترک شخصی شکل گرفته و با کوشش شهریار مندنیپور و حسین نوشآذر اداره میشود.