امین عسکری‌زاده

از ما

امین عسکری‌زاده: خاکستری بی‌رحم دریا

 سه مرد از در اصلی رستوران وارد شدند. اولی سیاه‌پوستی بود با دندان‌های صدفی و ریش پرپشت جوگندمی. مرد دوم، یک آسیایی‌تبارِ نسبتاً چاق با انبوهی از گردنبندهای تسبیح‌شکل با مهره‌های درشت بود و سومی، جوانی قدبلند با ریش و مویی یک‌دست مشکی و تتویی شبیه کُرُکدیل روی گردنش

ادامه مطلب »
از ما

امین عسکری‌زاده: دو یاقوت کبود

اروند چگونه آن همه درد را در دلش تاب آورده بود. آن چشم‌های معصومی که راه به دریا داشتند، آن مژه‌های غبارآلود و آن گونه‌های استخوانیِ آفتاب‌سوخته که در آن ظلمات، زیر موهای بور و تُنُکِ صورت امیر به رنگ صورتی کم‌رنگ درآمده بودند.

ادامه مطلب »